آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »
آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »

تصمیم کبری

توضیح کلی : 

 

روزی مادر کبری به دخترش گفت: کبری جان، برو کتاب داستانت را بیاور و برایم بخوان. کبری خوشحال به سراغ کتابش رفت. هرچه گشت نتوانست آنرا پیدا کند. بین کتاب‌ها، اسباب‌بازی‌ها و حتی لباس‌ها را گشت ولی کتاب داستانش را ندید. با اوقات تلخی پیش مادرش برگشت و گفت: کتابم نیست حتما کسی آن را برداشته است! مادرش با تعجب پرسید: چه کسی کتاب تو را برداشته است؟ جز من و پدرت کسی دیگر در خانه نیست. درست فکر کن که آنرا کجا گذاشته‌ای.
آنرا با خودت به انبار نبرده‌ای؟
چرا ببرم به انبار؟ نه حتما آنجا نیست.
آنرا روی پشت بام جا نگذاشته ای؟
نه مادر، من این روزها آنجا نرفته ام.
ناگهان کبری یادش آمد که دیروز در حیاط، زیردرخت، کتابش را می‌خواند. از دور کتابش را دید و خوشحال شد. وقتی که نزدیک رفت، خیلی ناراحت شد. چون شب پیش باران آمده بود و کتاب خیس و کثیف شده بود. جلد زیبای آن دیگر برق نمی‌زد. کبری با خود فکری کرد و تصمیمی گرفت.

آیا می‌دانید تصمیم کبری چه بود؟


تصویر اصلی :

   

(تصویر شماره 1)

تصمیم کبری

  

تصاویر بیشتر :


(تصویر شماره 2)

درس تصمیم کبری

 

(تصویر شماره 3)

تصمیم کبری چه بود؟


توضیحات بیشتر : 

_


لینک های مرتبط : 

_



کلمات کلیدی : عکس های درس کتاب فارسی دبستان دهه پنجاه و شصت و هفتاد، درس تصمیم کبری، 

نظرات 9 + ارسال نظر
دوست شما تینا 13 اسفند 1395 ساعت 14:47

عااااااااااااااااااااالی بووووووووووووووووود

گیتی 15 آذر 1396 ساعت 16:42

عالی بود

نرگس 28 آبان 1399 ساعت 22:18

سلام، واقعا نمیدونم چرا داستان به این آموزنده ا ی رو از کتاب حذف کردند من اومدم واسه دخترم اینجا پیداش کردم

چرا باید بگم 20 آذر 1400 ساعت 00:44

مزخرف میخواستم بقیه ی داستان رو بدونم

مهران مصلح 14 دی 1400 ساعت 09:53

واسه دو پسرم خواندم
چقدر لذت بخش نوستالژی
واقعا چرا حذف شد اونهمه اموزنده بودن

الجی 18 فروردین 1402 ساعت 22:58

کبری این که کتاب داستان هایش را جمع کند مومنون ازسازندهقلب:عالیه

مریم 16 مهر 1402 ساعت 21:22

کبری تصمیم گرفت که دیگر حواسش را جمع کند و هر چیزی را در جای خودش بگذارد
یادش بخیر

عمران 9 آبان 1402 ساعت 00:10

آخر داستان چی می‌شود تصمیم کبری برای کتابی که خیس و کثیف شده چیست ؟؟؟

محمدمهدی 28 آبان 1402 ساعت 13:47

ممنون من هرجایی گشتم پیداش نکردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد