آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »
آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »

شعر باز باران با ترانه

توضیح کلی : 


از نوستالژیک ترین شعرهای نسل ماست. قبول دارین؟

متن کامل شعر و بدون سانسور « باز باران با ترانه » کتاب فارسی دوران ابتدایی در ادامه مطلب

 

تصویر اصلی :

  

(تصویر شماره 1)

شعر باز باران با ترانه

   

تصاویر بیشتر :

_


توضیحات بیشتر : 

 

متن : ( قسمت های قرمز رنگ از کتاب دوران مدرسه حذف گردیده)


باز باران با ترانه
با گهر های فراوان
می خورد بر بام خانه.


من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها،
رودها راه اوفتاده.

شاد و خرم
یک دو سه گنجشک پر گو،
باز هر دم
می پرند، این سو و آن سو

می خورد بر شیشه و در
مشت و سیلی،
آسمان امروز دیگر
نیست نیلی.


یادم آرد روز باران:
گردش یک روز دیرین؛
خوب و شیرین
توی جنگل های گیلان.


کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک


از پرنده،
از خزنده،
از چرنده،
بود جنگل گرم و زنده.

آسمان آبی، چو دریا
یک دو ابر، اینجا و آنجا
چون دل من،
روز روشن.

بوی جنگل،
تازه و تر
همچو می مستی دهنده.
بر درختان میزدی پر،
هر کجا زیبا پرنده.

برکه ها آرام و آبی؛
برگ و گل هر جا نمایان،
چتر نیلوفر درخشان؛
آفتابی.

سنگ ها از آب جسته،
از خزه پوشیده تن را؛
بس وزغ آنجا نشسته،
دم به دم در شور و غوغا.

رودخانه،
با دو صد زیبا ترانه؛
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.

چشمه ها چون شیشه های آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه؛
توی آنها سنگ ریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.


با دو پای کودکانه
می دویدم همچو آهو،
می پریدم از لب جو،
دور میگشتم ز خانه.


می کشانیدم به پایین،
شاخه های بید مشکی
دست من می گشت رنگین،
از تمشک سرخ و مشکی.


می شندیم از پرنده،
داستانهای نهانی،
از لب باد وزنده،
رازهای زندگانی


هر چه می دیدم در آنجا
بود دلکش، بود زیبا؛
شاد بودم
می سرودم
“روز، ای روز دلارا!
داده ات خورشید رخشان
این چنین رخسار زیبا؛
ورنه بودی زشت و بیجان.

این درختان،
با همه سبزی و خوبی
گو چه می بودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان؟

روز، ای روز دلارا!
گر دلارایی ست، از خورشید باشد.
ای درخت سبز و زیبا!
هر چه زیبایی ست از خورشید باشد.”

اندک اندک، رفته رفته، ابر ها گشتند چیره.
آسمان گردید تیره،
بسته شد رخساره ی خورشید رخشان
ریخت باران، ریخت باران.

جنگل از باد گریزان
چرخ ها می زد چو دریا
دانه ها ی [ گرد] باران
پهن میگشتند هر جا.

برق چون شمشیر بران
پاره میکرد ابر ها را
تندر دیوانه غران
مشت میزد ابر ها را.

روی برکه مرغ آبی،
از میانه، از کرانه،
با شتابی چرخ میزد بی شماره.

گیسوی سیمین مه را
شانه میزد دست باران
باد ها، با فوت، خوانا
می نمودندش پریشان.

سبزه در زیر درختان
رفته رفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا.

بس دلارا بود جنگل،
به، چه زیبا بود جنگل!
بس فسانه، بس ترانه،
بس ترانه، بس فسانه.


بس گوارا بود باران
به، چه زیبا بود باران!

می شنیدم اندر این گوهر فشانی
رازهای جاودانی، پند های آسمانی؛


“بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا.”

 

شاعر : قیصر امین پور

  

لینک های مرتبط : 

   

آهنگ اجرا شده کودکانه شاد

 

مدت زمان پخش 04:01 دقیقه

حجم فایل : 1.61 مگابایت


کلیپ مربوط به فیلم خواهران غریب

 

مدت زمان پخش : 1 دقیقه

حجم فایل : 3.30 مگابایت

   


کلمات کلیدی :  دانلود موسیقی شعر باز باران با ترانه ، متن کامل شعر باز باران با ترانه ، شعر دوران کودکی ، باز باران با ترانه با گهرهای فراوان ، شعر قیصر امین پور بدون سانسور و حذفیات، شعر نوستالژیک و قدیمی دهه شصتی ها،شعر های دهه شصت و هفتاد، شعرهای بچه های دیروز، دانلود کلیپ باز باران با ترانه خسرو شکیبایی در فیلم خواهران غریب، دانلود آهنگ شاد باز باران با ترانه برای کودکان با لینک مستقیم danlod mosighi shere baz baran ba taraneh, matne kamele shere baz baran ba tarane bedone hazfiat, baz baran ba taraneh ba gohar haye faravan, sher gheysar amin poor bedune sansoor, shere nostalgic va ghadimi dahe shasti ha, sherhaye dahe shast va haftad, sherhaye bache haye dirooz, Download music lyrics with the song Rain, Rain full song lyrics, poetry, childhood, Rain G·hrhay song with great lyrics Aminpoor Kaiser uncensored omissions, nostalgic and old poetry Shasti decades, the poetry of the sixties and seventies, poems kids yesterday

نظرات 11 + ارسال نظر
کیایی 25 مهر 1393 ساعت 00:32

بسیار عالی ، ممنون از شما . خوشحالم که می توانم این سروده ها را برای دخترکانم بخوانم .

عععععع6 13 اسفند 1393 ساعت 20:42

خیلى افتضاح بود(ومزخرف!)

123 23 فروردین 1394 ساعت 15:25

عالی بود

علی 4 اردیبهشت 1394 ساعت 14:40

سال 73 بود که فهمیدم شاعر این شعر زیبا دکتر مجدالدین میرفخرایی این ترانه ی ناب رو تو لندن گفته، یک شعر زیبای دیگه هم از ایشون خوندم. روحش شاد به نظر من این شعر زیباترین شعر روی زمین هست.

m 16 آذر 1394 ساعت 18:59

baz baran ba dal saksta az namardomiha

ز س 28 دی 1394 ساعت 22:45 http://ع

عالی بود حرف نداشت

صغرا طاهری 29 تیر 1395 ساعت 08:36

دکتر مجدالدین میرفخرایی

متخلص به گلچین گیلانی، (۱۱ دی ۱۲۸۸ در رشت - ۲۹ آذر ۱۳۵۱ در لندن) از سرایندگان شعر نو به فارسی است.در آغاز شاعری با نام شعری گلچین گیلانی شناخته شد ، او فرزند مهدی و رفعت السادات بود. مجدالدین دوره ی ابتدایی را در رشت گذراند(1304). یکی از معلمان او در این دوره، ابراهیم فخرایی، از اعضاء نهضت جنگل و روایتگر بعدی این نهضت بود.
گلچین با ای،جی،آربری،ایران شناس نامور انگلیسی،دوستی داشت.شعرهای او را به انگلیسی برگردانده و شرح هایی درباره ی آن ها نوشته است.مسعود فرزاد، که سال ها در انگلستان اقامت داشت،دوستی صمیمانه ای با گلچین داشت.برخی شاعران و نویسندگان و ادیبان ایرانی، که به انگلستان سفرهایی داشتند،نیز با او دوستی یافتند:غلامعلی رعدی آذرخشی،پرویز ناتل خانلری، صادق چوبک،محمد اسلامی ندوشن،محمد زهری،امیر هوشنگ ابتهاج(ه.ا. سایه) هم که پسرخاله ی گلچین بود، دیدارهایی با او در انگستان داشت.

از آثارش : دیوان شعرش شامل سه مجموعهٔ شعری به نام های

1- گلی برای تو 2 - مهر و کین، 3- نهفته یا نهضت

مجدالدین میر فخرایی در شصت و سه سالگی، به سبب سرطان پیشرفته،زندگی را در لندن بدرود گفت و در همین شهر به خاک سپرده شد. 29 آذر 1351




ای جنگل

ای جنگل بزرگ من! این برگهای زرد من،

بازیچه های بال و پر بادهای سرد،

فردا شوند یکسره در برف ناپدید

زیبایی گشاده رخ رازهای تو،

خوشرنگی نهفته آوازهای تو،

خسبند زیر چادر یخ بسته سفید

در شاخه های لخت تو زنگوله های تیز

گردند بر سر کفن برف اشک ریز؛ ...........

علیرضا محسنی 7 مرداد 1395 ساعت 12:09

واقعا یاد خاطره کودکیم افتادم.یادش بخخخخخخخخخخخخخیر

صادق 10 مرداد 1395 ساعت 05:05

نام شاعر بزرگوار این شعر خیلی قشنگ دکترمجدالدین میرفخرایی متخلص به گلچین گیلانی است. روحش شاد و یادش گرامی باد.

مهرداد 25 مرداد 1395 ساعت 05:16

دلم گرفت...
یادش خوش...
چ ایامی بود...

مجید 22 آذر 1395 ساعت 11:44

سلام
شعر مال گلچین گیلانیه نه قیصر امین پور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد