توضیح کلی :
خدا پرسید میخوری یا میبری؟
و من گرسنه... پاسخ دادم: میخورم
چه میدانستم لذت ها را می برند و غصه ها را می خورند...
(حسین پناهی)
_
دوستای گلم اگه شما هم از اشعار و دل نوشته های حسین پناهی چیزی رو میپسندین حتما توی نظرات بگین تا همه استفاده کنیم. ممنونم
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
تصاویر بیشتر :
(تصویر شماره 2)
توضیحات بیشتر :
زندگی نامه
حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه وبویراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسهٔ آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگیاش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسالهای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتادهاست، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه میدانست روغن نجس است(روغن محلی معمولاٌ در تابستان از حرارت دادن کره بدست می آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است) ، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانوادهاش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامهنویسی را گذراند. وی در تهران درگذشت.
دوران حرفهای بازیگری
پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها در محاق ماند.
با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
نمایشهای دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود. و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد، این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاست.
مرگ
وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود ایشان فقط به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شدهاست، به خاک سپرده شد.
منبع: ویکی پدیا
لینک های مرتبط :
_
کلمات کلیدی : مرحوم حسین پناهی، بیوگرافی حسین پناهی، آثار حسین پناهی، اشعار و دل نوشته های حسین پناهی، عکس هایی از حسین پناهی، تصاویر متفاوت از حسین پناهی، جمله زیبا از حسین پناهی، همه چیز درباره حسین پناهی، زنده یاد حسین پناهی، ماجرای مرگ حسین پناهی، اشعار حسین پناهی واقعا بی نظیره، marhoom hossein panahi, biography hossein panahi, asare hossein panahi,ashar va delneveshte haye hossein panahi,aks hayi az hossein panahi, tasavir motefavet az hossein panahi,jomle ziba az hossein panahi, hame chiz darbare hossein panahi,zende yad hossein panahi, hosen panahi, hosein pahani,majeraye marge hosein panahi, sherhaye hosin panahi vaghean bi nazire, Late Hossein Panahi, biography, Hossein Panahi, hoessin Panahi works, poems, and Dell posts by Hossein Panahi, hosein Panahi Photos, Pictures different from Hossein Panahi, hosein Panahi such nice things about Hossein Panahi, hosein Panahi late story Death Hossein Panahi, hosein Panahi poems indeed likes