توضیح کلی :
یادش بخیر قدیما، بعداز ظهرها توی کوچه جای سوزن انداختن نبود. همه بچه ها مشغول بازی بودن
یکی از بازی های پرهیجان اون وقتا هفت سنگ بود.
توپ نمدی سبز فسفریش رو که یادتون هست؟!
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
نخ بازی رو که یادتونه؟!
خیلی مراحل زیادی داشت. من که تا مرحله چهارمش بیشتر نمیتونستم برم جلو
کیا موفق شدن غول مرحله آخرشو ببینن؟
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
یادتونه با سه تا نخود فوتبال به سبک لایی بازی میکردیم، روی میز یا پشت جلد دفتر کتابمون. (تصویر شماره 1)
3 تا نخود یا سنگ یا کاغذ مچاله رو مینداختیم بعد باید با یک انگشت و با لایی زدن تا نزدیک دروازه حریف میبردیمشون جلو.
وقتی به دروازه میرسید هم شوت توی دروازهههههههههههه چه میکنه این شووووت....
یادتونه یه دونه نخود میاوردیم سر کلاس زیر جلد پلاستیکی دفتر میذاشتیم با خودکار دروازه هارو میکشیدیم لیگ میذاشتم شوت یه ضرب با انگشت بازی میکردیم. (تصویر شماره 2)
یادتونه جلد دفترامون به فنا میرفت؟ یادتونه چقدر... (ولش کن بقیه شو یادتون نیارم بهتره)
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
کارت، پاسور، پاستور، ورق و...
شما چه مدل بازی با این کارت های بازی انجام می دادین؟
بازی های امتیازی (مثلا: چند اسب بخار؟ تعداد گل زده؟ و...)
یا بازی هایی که توی کوچه و با پرتاب لنگه دمپایی انجام میشد (مثلا: دامپر، شصت، تیر و وجب و...)
یا شاید اون مدلی که با دست میزدن روی کارت ها و یه تعدادیش برمیگشت و پشت و رو میشد...
بگین دیگه... من خودم تخصصم روی دامپر یا دَمپر بود.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
چرخ و فلکیه... 20 دور 5 تومن
یعنی از تماشای بچه هایی که سوار شده بودن هم ذوقمرگ میشدیم و هیجان زده چه برسه به وقتی که نوبت خودمون میرسید. توی عکس زیر هم این موضوع روشنه.
همیشه دوس داشتم موقع پیاده شدن آخرین نفر باشم تا بیشتر اون بالا در رأس بمونم، با اینکه فقط چند ثانیه طول میکشید.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...