توضیح کلی :
گل کتابی
یکی از کارایی که موقع دیر اومدن معلم سرگرممون میکرد.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
هعی ی ی ی...
روزنامه دیواری... یادش بخیر
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
خانم معلم: حسینی...
حسینی: بله خانم؟
خانم معلم: برو از دفتر گچ بیار
حسینی ذوقمرگ شده: چشم خانم... چه رنگی بیارم؟
خانم معلم: 2 تا سفید 1 قرمز
حسینی: ...
ادامه داستان در برنامه بعد
.
نمیدونید چه لذتی داره معلم بگه برو از دفتر گچ بیار
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
یادتونه با سه تا نخود فوتبال به سبک لایی بازی میکردیم، روی میز یا پشت جلد دفتر کتابمون. (تصویر شماره 1)
3 تا نخود یا سنگ یا کاغذ مچاله رو مینداختیم بعد باید با یک انگشت و با لایی زدن تا نزدیک دروازه حریف میبردیمشون جلو.
وقتی به دروازه میرسید هم شوت توی دروازهههههههههههه چه میکنه این شووووت....
یادتونه یه دونه نخود میاوردیم سر کلاس زیر جلد پلاستیکی دفتر میذاشتیم با خودکار دروازه هارو میکشیدیم لیگ میذاشتم شوت یه ضرب با انگشت بازی میکردیم. (تصویر شماره 2)
یادتونه جلد دفترامون به فنا میرفت؟ یادتونه چقدر... (ولش کن بقیه شو یادتون نیارم بهتره)
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...