توضیح کلی :
کلاغ.............. پَرررر
گنجشک...........................پَررررررررررررر
گوسفند.....................................پَرررررررررررررررر
گوسفند که پَر نَداره ......... خودش خَبر نَداره.......................
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
یادتونه با سه تا نخود فوتبال به سبک لایی بازی میکردیم، روی میز یا پشت جلد دفتر کتابمون. (تصویر شماره 1)
3 تا نخود یا سنگ یا کاغذ مچاله رو مینداختیم بعد باید با یک انگشت و با لایی زدن تا نزدیک دروازه حریف میبردیمشون جلو.
وقتی به دروازه میرسید هم شوت توی دروازهههههههههههه چه میکنه این شووووت....
یادتونه یه دونه نخود میاوردیم سر کلاس زیر جلد پلاستیکی دفتر میذاشتیم با خودکار دروازه هارو میکشیدیم لیگ میذاشتم شوت یه ضرب با انگشت بازی میکردیم. (تصویر شماره 2)
یادتونه جلد دفترامون به فنا میرفت؟ یادتونه چقدر... (ولش کن بقیه شو یادتون نیارم بهتره)
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
کارت، پاسور، پاستور، ورق و...
شما چه مدل بازی با این کارت های بازی انجام می دادین؟
بازی های امتیازی (مثلا: چند اسب بخار؟ تعداد گل زده؟ و...)
یا بازی هایی که توی کوچه و با پرتاب لنگه دمپایی انجام میشد (مثلا: دامپر، شصت، تیر و وجب و...)
یا شاید اون مدلی که با دست میزدن روی کارت ها و یه تعدادیش برمیگشت و پشت و رو میشد...
بگین دیگه... من خودم تخصصم روی دامپر یا دَمپر بود.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
خاله بازی
یادمه یه بار با یکی از دوستام (هاشم) یه بچه مارمولک گرفتیم گذاشتیم توی یه جعبه کبریت خالی بعد کادوش کردیم رفتیم دادیم به یکی از دخترای همسایمون که داشت با دوستاش خاله بازی می کرد.
هیچی دیگه... بچه بودیم... دست خودمون که نبود آخه.
-
یه زمانی هم چمن هارو میکندیم میذاشتیم لای پلاستیک بعد با سنگ میزدیم لبه های پلاستیک رو بهم پرس میکردیم میبردیم به دخترایی که خاله بازی میکردن به عنوان سبزی بسته بندی شده می فروختیم... میخواین باور کنین میخواین نکنین ولی پول یک کیلو سبزی رو میگرفتیم ازشون.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...